افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین بیماریهایی است که سلامت مادران را تهدید میکند. بر اساس گزارش دفتر سلامت زنان، مطالعات پژوهشی نشان میدهد که از هر ۹ زن یک نفر طی یک سال پس از زایمان به این عارضه دچار میشود.
هرچند آمارها نشان میدهد که ۱۰ درصد از تازه پدران نیز پس از به دنیا آمدن فرزندشان دچار افسردگی میشوند؛ اما افسردگی پس از زایمان در مادران مسئلهای به مراتب جدیتر است که توجه جدی برای شناسایی و درمان آن را نیز طلب میکند. از این رو در این مقاله از سی سیب به معرفی علائم و علل افسردگی پس از زایمان، راههای درمان و مدت زمان بهبود آن خواهیم پرداخت و به این سؤال پاسخ میدهیم که نقش همسران در بهبود این بیماری چگونه است؟
نشانههای افسردگی پس از زایمان چیست؟
در وهله اول مهمترین مسئله در تشخیص افسردگی پس از زایمان شناسایی علائم آن است. بسیاری از زنان ممکن است بعد از مواجهه با علائم افسردگی پس از زایمان، آن را با خستگی و استرس ناشی از تولد فرزند اشتباه بگیرند. اغلب مادران ممکن است در یک هفته اول پس از زایمان کمی احساس ناراحتی، یا اضطراب را تجربه کنند که این حالت اغلب «بیبی بلوز» نامیده میشود و آنقدر رایج است که طبیعی در نظر گرفته میشود؛ اما مسئله مهم این است که بیبی بلوز بیش از بیش از ۲ هفته پس از زایمان دوام نیاورده و علائم آن پس از چند روز به صورت طبیعی از بین میروند.
اما زمانی که علائمی همچون احساس غم و اندوه مداوم و خلق و خوی ضعیف، از دست دادن علاقه به اغلب چیزهایی که پیشتر از آن لذت میبردهاند، کمبود انرژی و احساس خستگی دائمی، مشکل در خوابیدن در شب و احساس خوابآلودگی در روز، مشکل در برقراری ارتباط با کودک و امتناع از تماس با افراد دیگر، ادامه پیدا میکنند احتمال بالای ابتلا به افسردگی پس از زایمان را نشان میدهند.
همچنین با طولانی شدن علائمی همچون مشکلات تمرکز و تصمیمگیری یا بروز افکار ترسناک همچون تمایل به آسیب رساندن به خود یا کودک زنگ خطر افسردگی پس از زایمان به صدا درآمده و لازم است هرچه سریعتر به متخصص رجوع شود.
احساس اضطراب یا «تهی» بودن، احساس ناامیدی یا بدبینی، احساس گناه، بیارزشی یا درماندگی، احساس تحریکپذیری یا بیقراری، پرخوری یا از دست دادن اشتها، افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی، تجربه درد یا دردهایی که با درمان بهبود نمییابند، کاهش یا افزایش وزن غیرمعمول و عدم وابستگی به کودک از دیگر علائم افسردگی پس از زایمان هستند که برای حفظ سلامت مادر و کودک باید جدی گرفته شده و برای درمان بیماری اقدام شود.
افسردگی بعد از زایمان چقدر طول میکشد؟
ممکن است علائم افسردگی پس از زایمان فوراً بروز پیدا نکنند و یا حتی ۶ ماه تا یک سال پس از زایمان خود را نشان دهند.
از همین رو بسیاری از زنان ممکن است اصلا متوجه نشوند که افسردگی پس از زایمان دارند؛ زیرا علائم به تدریج در آنها ایجاد شده است.
در موارد نادر، یک زن ممکن است پس از زایمان دچار روانپریشی شود که این عارضه یک بیماری بسیار جدی بوده و سلامت مادر و کودک را به شدت در معرض آسیب و خطر قرار میدهد. از این رو در اغلب کشورهای جهان خدمات متفاوتی برای شناسایی افسردگی پس از زایمان تازه مادران و بهبود آن در نظر گرفته شده است.
علل افسردگی پس از زایمان
در حال حاضر نمیتوان دقیقا مشخص کرد که علت دقیق افسردگی پس از زایمان چیست؛ اما به طور کلی گفته میشود از آنجا که سطح هورمونها در دوران بارداری و بلافاصله پس از زایمان تغییر میکند، این تغییرات هورمونی ممکن است تغییرات شیمیاییای را در مغز ایجاد کند.
همچنین گفته میشود که عوامل ژنتیکی نیز ممکن است در ابتلا به افسردگی پس از زایمان نقش داشته باشند؛ اما آنچه که در تحقیقات مختلف به کرات مورد تأکید قرار گرفته این است که علائم محیطی احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان را بالا میبرد.
عواملی همچون تروماهای گذشته، نوسانات هورمونی، تشخیص قبلی یا سابقه خانوادگی افسردگی یا اختلال دوقطبی، استرس فیزیکی و عاطفی ناشی از زایمان و مراقبت از کودک، استرس در محل کار یا خانه، مشکل در خوابیدن، احساس عدم جذابیت، کمالگرایی و این توقع که باید یک مادر کامل بود، ناامیدی از رسیدن به اهداف و ناتوانی در پیشبرد امور، نداشتن وقت آزاد و اوقات فراغت و وجود مشکلات شیردهی از جمله مواردی هستند که زمینه ابتلا به افسردگی پس از زایمان را افزایش میدهند.
همچنین مواردی مانند اختلال مصرف مواد، داشتن یک نوزاد یا فرزند بزرگتر با نیازهای خاص، بارداری ناخواسته، سن پایین مادر، عدم حمایت خانواده و دوستان، تجربه زایمان زودرس، بستری شدن نوزاد در بیمارستان به دلیل بیماری، تجربه افسردگی در زایمان قبلی، ازدواج یا رابطه سخت یا بسیار پر استرس نیز میتوانند در تشدید علائم افسردگی پس از زایمان موثر باشند.
از سوی دیگر رویدادهای استرسزای زندگی در دوران بارداری یا بعد از زایمان (مانند بیماری شدید در دوران بارداری، زایمان زودرس یا زایمان سخت) نیز ممکن است در سوق دادن مادران به سمت افسردگی پس از زایمان موثر باشند، اما نباید فراموش کرد که حتی با وجود نبود هیچیک از زمینههای نام برده شده نیز فرد ممکن است با این عارضه درگیر شود.
رابطه سزارین و افسردگی پس از زایمان
ابتلای تازه مادران به افسردگی پس از زایمان انتخابی یا سزارین، یکی از موضوعات بحثبرانگیزی است که اخیراً به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
مطالعات مختلف نشان داده که روش زایمان تأثیر مستقیمی بر خطر افسردگی پس از زایمان ندارد. با این وجود، عوامل واسطه دیگری هستند که در این میان نقش ایفا میکنند.
به عنوان مثال، زنانی که به واسطه شرایط اورژانسی یا بارداری خطرناک ناچار به سزارین شده و با خطر از دست دادن فرزندشان بیش از دیگران مواجه هستند، افسردگی پس از زایمان بیشتری را نیز تجربه میکنند. آنها همچنین ممکن است سریعتر از سایر تازه مادران به این عارضه دچار شوند.
از سوی دیگر برخی تحقیقات نشان میدهد زنانی که سزارین را برای تولد فرزند خود انتخاب کردهاند اغلب به دلیل ترس از درد زایمان، اضطراب و نگرانی بیشتری را تجربه کرده و سزارین را به زایمان طبیعی ترجیح میدهند. این افراد به همین نسبت نیز پس از زایمان استرس بیشتری از خود نشان داده و همانگونه که گفته شد استرس و اضطراب زمینه را برای افسردگی پس از زایمان فراهم میکند.
اما به طور کلی نباید فراموش کرد که هیچ مطالعهای نسبت دقیقی بین سزارین و ابتلا به افسردگی پس از زایمان را تأیید نکرده و این عوامل میانجی هستند زمینه ابتلا به این عارضه را افزایش میدهند.
درمان افسردگی پس از زایمان
پس از تشخیص افسردگی پس از زایمان باید فوراً برای درمان اقدام شود؛ زیرا سلامت مادر و کودک به شدت به درمان به موقع و سریع وابسته است. در هر صورت باید در نظر گرفت که افسردگی پس از زایمان مانند سایر اشکال افسردگی قابل درمان است.
درمان این بیماری اغلب شامل درمان دارویی و روانشناختی یا ترکیبی از این دو است. درمان دارویی با در نظر گرفتن شرایط شیردهی، سابقه بیماری و مصرف داروهای قبلی باید توسط پزشک متخصص انجام گیرد. اگر این درمانها منجر به کاهش علائم بیماری نشوند، ممکن است درمانهای تحریک مغزی همچون شوک الکتریکی، در دستور کار قرار گیرند؛ اما مهمترین راه پیشگیری و درمان افسردگی پس از زایمان ارائه مراقبتهای بهداشتی و درمانی است.
رواندرمانی یا مشاوره از جمله روشهای مورد توجه و کارآمد در زمینه افسردگی پس از زایمان است که به شدت به کاهش علائم بیماری کمک میکند.
در کنار اقدام به دریافت دارویی و روانشناختی توصیه میشود زمانی که علائم افسردگی پس از زایمان را در خود مشاهده کردید کسی را پیدا کنید که با او صحبت کنید و احساسات خود را با او در میان بگذارید.
همچنین سعی کنید با افرادی در تماس باشید که میتوانند در مراقبت از کودک، کارهای خانه و انجام وظایف به شما کمک کنند. از گرفتن کمک خجالت نکشید و در نظر بگیرید که حال بد شما به دلیل افسردگی در شما ایجاد شده است و شما در شرایط چالش برانگیز به وجود آمده مقصر نیستید. دریافت حمایت و کمک به شما کمک میکند تا زمانی برای خود پیدا کنید و استراحت کنید.
همچنین از خود توقع نداشته باشید که یک مادر تمام و کمال باشید. باید محدودیتهای خود را در نظر گرفته و سلامت روان و آرامش خود و فرزندتان را در اولویت قرار دهید. برای درمان حس عدم لذت و احساس پوچی حتما زمانی را برای انجام کارهای موردعلاقه خود پیدا کنید، حتی اگر فقط ۱۵ دقیقه در روز باشد.
سعی کنید مطالعه کنید، ورزش کنید و دوش گرفتن و مدیتیشن کردن را در برنامه روزانه خود قرار دهید.
یک دفتر خاطرات روزانه داشته باشید و در آن احساسات و عواطف خود را بنویسید. نوشتن افکار منفی همواره راهی برای بیرون ریختن افکار و ناامیدیهاست. هنگامی که احساس بهتری پیدا کردید، میتوانید به عقب برگردید و دفتر خاطرات خود را دوباره بخوانید. این کار به شما کمک میکند تا ببینید چقدر بهبود یافتهاید.
همچنین بهتر است که دستاوردهای خود را هرچند کوچک جشن بگیرید. حتی اگر فقط میتوانید یک کار را در هر روز انجام دهید، به یاد داشته باشید که این گامی در جهت بهبود افسردگی پس از زایمان است. در نظر داشته باشید ممکن است روزهایی پیش بیاید که نتوانید هیچ کاری انجام دهید. در چنین شرایطی سعی کنید آرامش خود را حفظ کرده و از شرایط به وجود آمده مضطرب و عصبانی نشوید.
در نظر داشته باشید که اشکالی ندارد که احساس خستگی شدن کنید. زایمان تغییرات زیادی را به همراه دارد و تربیت فرزند چالش برانگیز است. از شما انتظار نمیرود که یک مادر ابرقهرمان باشید.
ممکن است درمان افسردگی پس از زایمان در شما تدریجی و زمانبر باشد. توقع نداشته باشید مه در مدت زمان کوتاهی سلامتی کامل خود را به دست آورید. تلاش کنید طی این مدت با فراهم ساختن لذتهای کوچک و دریافت کمک از اطرافیان به آرامی سلامت روان خود را بازیابید.
نقش همسر در افسردگی بعد از زایمان
همسران، اطرافیان، اعضای خانواده و دوستان ممکن است اولین کسانی باشند که علائم افسردگی پس از زایمان را در یک تازه مادر تشخیص میدهند. اعضای خانواده به ویژه همسر، میتوانند فرد را تشویق کنند تا با پزشک، رواندرمانگر و مشاور صحبت کند.
همچنین در چنین شرایطی حمایت عاطفی اطرافیان به ویژه همسر نقش بسیار مهمی در کمک به تازه مادری که دچار این عارضه گشته ایفا میکند.
همسران میتوانند به تازه مادری که دچار افسردگی پس از زایمان گشته نشان دهند که علی رغم همه چالشها، محدودیتها و اندوه او را درک کرده و در همه شرایط از او حمایت میکنند. آنها میتوانند نشان دهند که با وجود تغییرات فیزیکی او را همچون گذشته دوست دارند.
همسران میتوانند در کارهای روزانهای که بیشتر انرژی مادر صرف آنها میشود همیاری داشته باشند. کارهایی مانند مراقبت از نوزاد یا انجام امور روزمره خانه کمک میکند تا مادر زمان بیشتری را به خود اختصاص دهد.
در پایان در نظر داشته باشید که زایمان به خودی خود امری چالشبرانگیز و همراه با تغییرات بنیانی در خانواده، جسم و روح مادر و آینده اطرافیان است. در چنین شرایطی بهمریختگیهای هورمونی و فشار ناشی از به دنیا آمدن فرزند تازه میتواند شرایط را به سمت بحرانی شدن سوق دهد؛ اما در هر صورت با درمان به موقع و دریافت کمک از اطرافیان میتوان به آسانی این چالشها را پشت سر گذاشت.
سخن آخر
در این مقاله به بررسی علل افسردگی پس از زایمان و نکات مهم آن پرداختیم. آیا شما هم دچار این مسئله شدهاید؟ نکته مهمی که در این باره وجود دارد، پذیرش طبیعی بودن این مسئله و رفتن به دنبال درمان ان است. هر زمان دچار این مشکل شدید، به یاد داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که دچار افسردگی پس از زایمان شده است، این مشکل درمان دارد و شما نیز به مرور از پس آن برخواهید آمد. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه با ما در میان بگذارید.